مدح و ولادت امام هادی علیهالسلام
خَبَرش آمده که عرش چراغان شده است خنده مهمانِ لبِ حضرتِ باران شده است گُـلِ لـبـخـــند کـه آمـد بـه لـبِ مـادرتـان همۀ عرشِ خدا شاد وُ غزلخوان شده است سـفـرهای پُر بَرَکت پَـهـن شـده در دنـیـا نان خورَش حاتم وُ ایّوب وُ سلیمان شده است خوش به حالِ دلِ هرکس که به او دل داده میـهمانِ حـرَمَش زائرِ سبحان شده است دَم به دَم شکرِ خدا کُن که به او دل دادی مکـتَـبَـش مصطفـوی وُ نَسَـبَـش مولایی نَفَـحات وُ حـرکات وُ نَـفَـسـَش زهـرایی وارثِ صبر وُ کراماتِ عمویَش حسن است خُلق وُ خویَش، بَر وُ رویَش، همه عاشورایی آبـرودار شـود سـائـل وُ مِـسکـیـنِ حـرم خوش به حـالِ دلِ ما که شده سـامّـرایی آمـد و شادی وُ سبـزی وُ طـراوت آورد وَ به یُـمـنِ قـدمَـش خـاک شـده رویـایـی صـف ببـنـدیـد مَـساکـینِ حـرم با شـادی آمـده تــا دلِ طـــوفــان زده آرام شـــود حـج نَرَفـته حـرمی صاحبِ اِحـرام شود علوی نام وُ مَرام است عجب نیست اگر وارثِ بـیـرقِ جــاءَالـحَـقِ اســلام شــود او نگـاهی بُکُـند فُـلک وُ فَـلَک میگردد شیرِ حَق کرد نَظَر شیـرِ ژیان رام شود قـابی از سـجـدۀ سجّـاد وُ کـلامِ باقـر… با دَمِ صـادق وُ کـاظـم اگـر اِدغـام شود میشـود صـفـحـۀ خـشکِ دلِ مـا آبـادی زائران حرم وُ صحن وُ سَرا را عشق است عاشـقـانِ نقی وُ اسمِ شما را عشق است هر کسی جامعه میخـواند وُ حالی دارد در حریمِ پسرِ جود وُ سَخا را عشق است نوۀ حضرتِ سلطان وُ مسیرِ فـرج وُ… دلبرِ خوش سخن وُ میرِ وِلا را عشق است سامـرایی شـدهها مـاهِ نَـوا نزدیک است گریه وُ سینه زنی؛ کربوبلا را عشق است مشهد وُ سامرهُ و کربوبلا میگویند… |